کارشناس بین‌الملل انرژی مطرح کرد:

آسیا درحال تبدیل شدن به کانون انرژی جهان

(سه شنبه ۲۳ اَمرداد ۱۳۸۶) ۱۹:۲۴

به‌تازگی 300 دیپلمات متخصص آمریکایی در راستای اهداف دیپلماسی انرژی آن کشور و به دلیل اهمیت انرژی و مسائل مرتبط با آن از سایر نقاط جهان به آسیا، خاور دور و آسیای مرکزِی منتقل شده‌اند، زیرا تعادل قدرت در جهان به سوی این مناطق در حال تغییر است؛ به علاوه این‌که باتوجه به افزایش قیمت نفت‌وگاز، توجه آمریکا به انرژی‌های جایگزین برای امنیت تامین انرژی بیشتر شده است.

همچنین از آنجا که 75 درصد انرژی تولیدی از گیاهان مشهور به Bio-fuel در آمریکا و برزیل تولید می‌شود، به همین دلیل روابط آمریکا و برزیل برای دولت آمریکا در آمریکای لاتین از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

از سوی دیگر اقدام فدراسیون روسیه به اعلام مالکیت در اقیانوس منجمد قطب شمالی و واکنش شدیدآمریکا و کانادا نمایان‌گر این است که قدرت‌های نظامی جهان برای تصرف و تصاحب منابع هیدروکربوری جهان وارد یک مسابقه تسلیحاتی جدید شده‌اند.

برای بررسی بهتر موضوع دیپلماسی انرژی با محمود خاقانی کارشناس بین‌الملی انرژی گفت‌وگویی انجام شده که در پی می‌آید:

ایسنا: مسابقه تسلیحاتی برای تسلط بر ذخایر هیدروکربوری آسیای مرکزی، دریای خزر، قفقاز و خلیج فارس – خاورمیانه در جریان است. به‌نظر شما دلیل اصلی تصمیم آمریکا به کمک‌های نظامی و تسلیحاتی و همچنین تلاش برای حضور نظامی درعراق و منطقه با این موضوع ارتباط دارد؟

- در رابطه با اهمیت منابع نفت وگاز آسیای مرکزی، قفقاز و دریای خزر مانند خلیج فارس در سیاست خارجی دول منطقه ودولت‌های پیرامون آن (نظیر دول اتحادیه اروپائی، فدراسیون روسیه، آمریکا، ترکیه، هند، چین و...) برخی نوشته اند که یک انگلیسی به‌نام

Sir Halford Mackinder ارتباط بین امور جغرافیایی، سیاسی وخط مشی‌های دولت‌ها وملل مختلف را مورد بررسی و مطالعه قرار داده ونتیجه آن‌را تحت عنوان "محور جغرافیائی تاریخ - The Geographical Pivot of History " در مقاله‌ای در سال 1904 میلادی در نشریه Geographical Journal منتشر کرد. آقای Mackinder در آن‌زمان پیش بینی کرد بین دول صاحب نیروهای دریایی قدرتمند که برای تسلط و برتری در دریاها با یکدیگر رقابت داشتند با قدرت‌های منطقه‌ای که ممکن است زمانی مناطق مرکزی(Heartland) اوراسیا(Eurasian) را کنترل کنند، درگیری‌های استراتژیکی (Strategic Engagement) به‌وجود خواهد آمد. وی محدوده داخلی هلالی (Inner Crescent) در اطراف مناطق مرکزی(Heartland) منطقه شامل آسیای مرکزی، دریای خزر وقفقاز را تعریف کرد ودر مقاله خود از آنها به‌عنوان محور جغرافیایی (Geographical Pivot) نام برد ومنطقه مذکور را محل رقابت ودرگیری قدرت‌هائی دانست که برای تسلط بر نقاط ومناطق مهم ژئوپلیتیکی جهان از جمله خلیج فارس اهتمام می ورزند.

ایسنا: پس موضوع مسابقه تسلیحاتی و حضور نظامی که در منطقه خلیج فارس شروع شده با این رقابت ها بی‌ربط نیستند؟

- بله در واقع این رقابت‌ها در منطقه آسیای مرکزی، قفقاز، حوزه دریای خزر وپیرامون آن به بازی بزرگ (The Great Game) شهرت یافت. ولی پس از فروپاشی شوروی سابق، بازی بزرگ با توجه به افزایش جهانی قیمت نفت، بحران در خاورمیانه عربی، خلیج فارس و همچنین در حوزه دریای خزر وپیرامون آن ابعاد تازه‌ای یافت. بنابراین دول آمریکا، اروپا و به‌تازگی هند، چین، ژاپن، ترکیه و روسیه به این نتیجه رسیدند که بدون توجه به اقتصادی بودن طرح‌های اکتشاف، توسعه، تولید وانتقال نفت‌وگاز منطقه وصرفا از نظر استراتژیکی، ژئوپلیتیکی ، ژئوانرژی و... شرکت‌های دولتی وغیر دولتی خود را تشویق به حضور فعال و سرمایه گذاری در منطقه کنند. به نظر می‌رسد آنچه در این بازی بزرگ مورد توافق بازیگران قرارگرفت، جلوگیری از ایفای نقش مهم اقتصادی، زیست محیطی، ژئو انرژی و ژئوپلتیکی جمهوری اسلامی ایران در منطقه است.

ایسنا: آیا شما برای این سوال قدیمی امنیت انرژی پاسخ تازه ای دارید؟

- در شبی که فردای آن جنگ جهانی اول آغاز شد وینستون چرچیل تصمیم تاریخی و مهمی اتخاذ کرد و دستور داد سوخت نیروی دریایی انگلیس که به ذغال‌سنگ تولیدی در ایالت ویلز بریتانیای کبیر وابسته بود به منظور افزایش سرعت و توان مانور نظامی ناوهای انگلیسی در مقام مقایسه با نیروی دریایی آلمان به استفاده از نفت که در آن زمان ازسرزمین ایران تامین می شد، تغییر داده شوند. از آن زمان موضوع امنیت تامین انرژی( Energy Security) جایگاه ویژه‌ای در استراتژی‌های ملی و برنامه‌های سیاسی دول به خود اختصاص داد. وقتی در آن زمان از چرچیل سوال کردند که برای حصول اطمینان از امنیت تامین انرژی نیروی دریائی چه باید کرد؟ پاسخ داد: " امنیت و حصول اطمینان در تامین نفت فقط به تنوع منابع تامین آن وابسته است "Safety and Certainly in oil, lie in variety and variety alone".

اگرچه این سوال قدیمی هنوز هم مطرح است واهمیت بیشتری یافته است. جمهوری اسلامی ایران با روند رو به رشد مصرف انرژی در داخل کشور نمی‌تواند موضوع امنیت تامین انرژی برای مصارف داخلی رو به افزون خود را نادیده بگیرد و باید برای سوالات تکمیلی دیگری که طی سه دهه اخیر مطرح شده‌اند نیز پاسخی اندیشید. لازم است در نظر گرفت که امنیت تامین انرژی در بر گیرنده مسائل مختلف در رابطه بین کشورهای تولیدکننده و مصرف‌کننده انرژی است . به‌همین دلیل در گردهمایی سران گروه8 در ماه جولای2006 به میزبانی فدراسیون روسیه در سنت پترزبورگ، موضوع امنیت تامین انرژی در صدر دستور اجلاس قرار داشت و بار دیگر در اجلاس سال2007سران گروه 8 در آلمان مورد تاکید قرار داده شد. این موضوع به اندازه‌ای مورد توجه دول اروپایی، آمریکا و روسیه است که برای اولین بار در تاریخ یونسکو و با ابتکار و پیشنهاد فدراسیون روسیه در خرداد ماه امسال اولین اجلاس وزرای انرژی یونسکو در پاریس برگزار شد. علاوه بر آن توجه روسیه، چین، آمریکا و اروپا به آفریقا نیز جلب شده است زیرا کشورهای اروپایی نگران وابستگی شدید خود به واردات انرژی از روسیه هستند. به‌عبارت دیگراز نظر امنیت تامین انرژی‌شان وابستگی تنها به روسیه را صلاح نمی دانند. از سوی دیگر روسیه تلاش دارد این نگرانی‌ها را بر طرف و تا آنجا که میسر است سرمایه‌های اروپایی را در صنایع نفت و گاز روسیه جلب و جذب کند.

ایسنا: چرا سؤال مرتبط با امنیت تامین انرژی، پاسخ های تازه نیاز دارد؟

- رشد تقاضای جهانی مصرف انرژی به‌ویژه در کشورهای تولید کننده(مانند ایران)، افزایش قیمت نفت‌خام و کاهش ارزش دلار همراه با ترس‌ روانی از اقدامات تروریستی، عدم ثبات دولت‌ها در برخی از کشورهای مهم تولید کننده نفت‌وگاز و رقابت‌های ژئوپلیتیکی همراه با این واقعیت که آیا منابع کافی انرژی‌های فسیلی برای تامین انرژی مورد نیاز جهان وجود دارد یا خیر؟موضوع امنیت تامین انرژی را در صدر دستور اجلاس‌های مهم سیاسی قرار داده و دیپلماسی انرژی اهمیت ویژه‌ای را به‌خود اختصاص داده است. ازطرف دیگر نگرانی مرتبط به امنیت تامین انرژی منحصر به نفت نیست؛ خاموشی برق در بخش‌های شرقی و غربی ایالات متحده آمریکا، اروپا، فدراسیون روسیه، چین، هند و سایر کشورها (از جمله کشورهای در حال توسعه) نیز موجب نگرانی‌های عمده امنیت تامین انرژی در برابر افزایش قابل توجه مصرف برق شده است.

همچنین افزایش تقاضا برای مصرف گاز طبیعی، محدودیت منابع تامین آن، فاصله زیاد بین منابع مذکور و بازار مصرف، این معنی را در بر دارد که کشورهای آمریکای شمالی دیگر نمی توانند برای امنیت تامین گاز طبیعی مورد نیازشان خودکفا باشند. بنابراین ایالات متحده آمریکا در سیاست خارجی خود عضویت در بازی بزرگ انرژی، حضور در کشورهای صاحب منابع غنی گاز طبیعی و مذاکراتی که کشورها را با خطوط لوله گاز طبیعی به یکدیگر متصل می کند را تعریف و آشکارا در این زمینه فعالیت و دخالت می کند. در نتیجه برای ارائه پاسخ تازه به سوال قدیمی امنیت تامین انرژی دولت‌های آمریکا، اتحادیه اروپا، چین، هند، ژاپن، ترکیه و باقی به طورجدی براساس استراتژی‌های مرتبط با امنیت تامین انرژی تلاش دارند تا زمینه‌های اقتصادی لازم مانند تخفیف‌های مالیاتی و کاهش هزینه‌های بندری را به‌همراه کمک‌های نظامی به حاکمان طرفدار خود در کشورهای صاحب منابع غنی ذخایر هیدروکربوری را برای شرکتهای دولتی و غیر دولتی فعال در صنعت انرژی ( نفت، گاز، پتروشیمی، برق ، اورانیوم و ... ) فراهم کنند تا منابع موجود در خلیج فارس و خاورمیانه را حفظ و منابع متنوع جدید تامین انرژی در غرب آفریقا، آسیای مرکزی، حوزه دریای خزر و قفقاز را اکتشاف، توسعه، تولید و به بازارهای مصرف غرب و شرق انتقال دهند.

ایسنا: ذخایر نفت و گاز حوزه در یای خزر چه مقدار است؟ آیا این صحیح است که این منطقه را خاورمیانه ثانی لقب داده‌اند؟

- مجموع ذخایر نفت خام حوزه دریای خزر بین 17 تا 44 میلیارد بشکه تخمین زده شده است که درپایین ترین سطح قابل مقایسه با قطر و در بالاترین سطح قابل مقایسه با ایالات متحده آمریکا است. به‌نظر من این منطقه قابل مقایسه با خلیج فارس و خاورمیانه از نظر میزان ذخایر هیدروکربوری نیست.

ایسنا: مجموع تولید نفت خام در دریای خزر چه مقدار است؟

- مجموع تولید نفت خام حوزه در یای خزر در سال 2005 میلادی به روزی حدود 2.1 میلیون بشکه رسید که قابل مقایسه با تولید روزانه برزیل است ولی در صورت تحقق طرح‌ها و سرمایه گذاری‌های مورد نظر تا سال 2010 پیش بینی می شود میزان تولید نفت خام منطقه مذکور 3.1 میلیون بشکه در روز برسد و متعاقبا تا سال 2025 ممکن است روزانه تولیدی نزدیک به 6.2 میلیون بشکه نیز داشته باشد. برخی از کارشناسان بین المللی معتقدند که منطقه در یای خزر( بدون در نظر گرفتن ایران و روسیه ) ذخایر کافی نفت خام برای عرضه نفت‌خام به بازار های مصرف در سطح تولید فعلی را طی 40 تا 50 سال آینده دارد.

ایسنا: وضعیت حوزه دریای خزر از نظر ذخایر گاز چگونه است؟

- مجموع ذخایر گاز طبیعی حوزه در یای خزر معادل 232 تریلیون فوت مکعب (6 .6 تریلیون متر مکعب - بدون احتساب فدراسیون روسیه و ایران) برآوردشده که قابل مقایسه با ذخایر گاز طبیعی عربستان سعودی است. در سال 2004 میلادی تولید گاز طبیعی در منطقه به حدود 4.9 تریلیون فوت مکعب (0.14 تریلیون متر مکعب) رسید.

ایسنا: اهمیت حوزه دریای خزر در مجموعه تولید کنندگان غیر عضو اوپک چیست؟

- حوزه در یای خزر بدون تردید در طول قرن 21 از جمله مهمترین منابع تامین نفت وگاز جهان در خارج از مجموعه سازمان اوپک محسوب خواهد شد. نفت‌خام تولیدی منطقه دریای خزر در حال حاضر از شش مسیر به بازارهای بین‌المللی صادر می شود که عبارتند از: خط لوله باکو ( جمهوری آذربایجان)– نوروسیسک ( بندر فدراسیون روسیه در دریای سیاه)، خط لوله باکو- سوپسا( بندر گرجستان در دریای سیاه)، خط لوله تنگیز- نوروسیسک(بندر فدراسیون روسیه در دریای سیاه)، خط لوله قدیمی( زمان شوروی سابق )آترائو - سامارا(در داخل خاک فدراسیون روسیه)، خط لوله باکو- تفلیس (گرجستان) - جیهان( بندر ترکیه در دریای مدیترانه)، بندر و پایانه نفتی نکا و از طریق ایران. از سوی دیگر برای ساخت هر خط لوله صنعت نفت، ابتدا باید منابع نفتی قابل استخراج و صادرات را کشف و سپس برای سرمایه گذاری و ساخت خط لوله تصمیم‌گیری کرد. بنابراین میدان نفتی بزرگ تنگیز دلیل اصلی سرمایه‌گذاری و ساخت خط لوله کنسرسیوم دریای خزر موسوم به CPC از طریق خاک فدراسیون روسیه به بندر نوروسیسک در دریای سیاه بود. سهام‌داران میدان نفتی تنگیز و فدراسیون روسیه در خط لوله مذکور مشارکت دارند. در حال‌حاضر برای صادرات نفت خام میدان جدید کشف شده کاشگان قزاقستان روسیه اصرار دارد که از ظرفیت همین خط لوله بهره‌برداری شود.

میدان نفتی تنگیز که توسط شرکت آمریکایی ChevronTexaco توسعه یافت دارای ذخایر اثبات شده بین شش تا هفت میلیارد بشکه است و درسال 2006 روزانه 270 هزار بشکه تولید نفت خام داشت. پیش بینی شده است تا سال 2010 تولید نفت خام میدان مذکور تا روزی 500 هزار بشکه و گاز همراه نفت به 800 میلیارد فوت مکعب (23 میلیارد متر مکعب) افزایش یابد. همچنین منابع دیگر نفت‌خام قزاقستان که در زمان شوروی سابق کشف وتولید داشتند. ازطریق خط لوله آترائو - سامارا وسپس از خطوط لوله موجود در داخل خاک روسیه صادر می‌شوند.

میدان بزرگ Karachaganak قزاقستان که یک میدان گازی با تولید روزانه حدود 200 هزار بشکه نفت‌خام ومیعانات گازی و 547 میلیارد فوت مکعب(15.6 میلیارد متر مکعب) گاز در سال 2006 ازاهمیت بالایی برخوردار بوده‌است و تولیدات میدان مذکور برای صادرات مسیر خاک روسیه را پیموده و خواهد پیمود.

در جمهوری قزاقستان میدان بزرگ نفتی کاشگان در آب‌های کم عمق شمال دریای خزر با حجم قابل توجه گازهمراه که گفته می‌شود بزرگ‌ترین میدان نفتی کشف شده طی سه دهه اخیر در جهان است، با ذخیره اثبات شده بین هفت تا 13 میلیارد بشکه منتظر ادامه سرمایه گذاری‌های به‌عمل آمده تا کنون و تعیین مسیر نهایی صادرات آن است.

سهام داران کنسرسیوم میدان نفتی کاشگان قزاقستان عبارتند از شرکت نفت دولتی قزاقستان، توتال و اکسون موبیل و آجیپ، شل قزاقستان، شرکت نفت قزاقستان، کونوکو فیلیپس، اینپکس و شرکت نفتی دریای خزر.

به‌نمایندگی ازسوی سهام داران کنسرسیو کاشگان شرکت آجیپ عهده‌دار امورعملیاتی توسعه میدان کاشگان و شرکت توتال عهده دارامورمذاکره و یافتن راه صادراتی تولیدات میدان کاشگان هستند. برخی از سهام‌داران میدان نفتی کاشگان تحت فشار دولت آمریکا و اتحادیه اروپایی در ساخت خط لوله غیراقتصادی ولی بنابه‌تعریف آمریکا، خط لوله استراتژیک BTC، سرمایه گذاری کرده و سهام‌دار شدند.

خط لوله BTC که برای صادرات نفت‌خام میدان آذری، چراغ، گنشلی موسوم به ACG جمهوری آذربایجان در آب‌های عمیق و نیمه‌عمیق دریای‌خزر طراحی وساخته شد. میدانAGC حدود 5.4 میلیارد بشکه ذخیره اثبات شده نفت‌خام دارد وانتظار می‌رود تولید آن ازسطح روزانه حدود 450 هزار بشکه در سال 2006 به روزانه 550 هزاربشکه در سال 2007 ویک میلیون بشکه بین سال‌های2009 و 2010 برسد. خط لوله مذکور برای اقتصادی‌شدن، نیازمند متقاعد کردن دولت روسیه و شرکت‌های نفتی روسی، سهام‌داران میدان نفتی کاشگان و دولت قزاقستان برای انتقال نفت‌خام ازشرق دریای‌خزر به غرب دریای‌خزر ازطریق خط لوله ویا نفتکش‌های با ظرفیت 12000 و 63000 تنی و پپوستن به خط لوله BTC هستند.

شرکت خط لوله BTC اعلام کرده‌ است که ظرفیت خط لوله مذکور را می‌تواند از روزی یک میلیون بشکه به روزی 1.8 میلیون بشکه افزایش دهد. دولت‌های آمریکا واتحادیه اروپائی علاوه بر تلاش برای ساخت خط لوله انتقال نفت‌خام ازعرض دریای خزر برای ساخت خط لوله گازطبیعی از شرق دریای‌خزر به غرب دریای‌خزر نیز تلاش می‌کنند. خط لوله گاز طبیعی شاه‌دنیز از مسیر تفلیس(گرجستان) به ارزروم(ترکیه) در سال جاری میلادی مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت. میدان شاه دنیز حدود 2.5 میلیارد بشکه میعانات گازی و بین 14 تا 22.1 تریلیون فوت مکعبTCF( بین 0.4 تا 0/63 تریلیون متر مکعبTCM) ذخیره گازطبیعی دارد.

ایسنا: براساس برخی از اخبار منتشره جمهوری آذربایجان و ترکمنستان در حال مذاکره در باره اختلاف‌شان در حوزه دریای خزرهستند و برخی از صاحب‌نظران معتقدند که روابط دو کشور رو به بهبودی پیش می‌رود، نظر شما در این زمینه به عنوان یک کارشناس چیست؟

- آقای Murat Heydarov مشاور رییس جمهوری آذربایجان وشرکت نفت دولتی SOCAR بنا به گزارش نشریه Nefte Compass ماه می 2007 دراین زمینه صحبتی داشته و گفته است که مذاکرات ترکمنستان وجمهوری آذربایجان مرتبط با اختلافاتی که در حوزه دریای خزر دارند، پیشرفت خوبی دارد وتوصیه کرده است که برای صادرات گازطبیعی ترکمنستان ازطریق عرض دریای‌خزر از روش تبدیل گاز به CNG وانتقال آن ازطریق سطح دریای خزر و اتصال به خط لوله شاه دنیز(باکو - تفلیس –ارزروم) میتوان اقدام کرد و قزاقستان هم می‌تواند به آن بپیوندد.

ایسنا: عکس العمل فدراسیون روسیه با این پیشنهاد جمهوری آذربایجان چگونه خواهد بود؟ آیا شرکت های روسی از این پیشنهاد اسقبال می کنند؟

- موضوع صادرات نفت و گاز حوزه دریای خزر به بازارهای جهانی در حال حاضر در چارچوب آن‌چه به بازی بزرگ انرژی شهرت یافته بین رقبا و بازیگران در منطقه مورد بحث و مذاکره است. روزنامه ها در تاریخ دوشنبه 86/2/17 گزارش کردند که دولت ترکمنستان از شرکت‌های آمریکایی برای مشارکت و سرمایه‌گذاری در طرح‌های نفت وگاز دریای خزر ترکمنستان دعوت به‌عمل آورده است. البته در ترکمنستان شرکت گازپروم روسیه نقش تعیین کننده‌ای دارد و به‌طور کلی شرکت‌های نفتی روسی از جمله سهام‌داران عمده و عضو کنسرسیوم‌های مختلف با مشارکت شرکت‌های آمریکایی و اروپایی در منطقه هستند. با این حال در سیاست کلان دیپلماسی انرژی فدراسیون روسیه این‌گونه تعریف شده است که تلاش لازم را به‌عمل آورند تا راه‌های صادراتی نفت و گاز منطقه از مسیر خاک روسیه عبور کند. به همین دلیل دولت فدراسیون روسیه اخیرا با دولت قزاقستان قراردادی برای غنی‌سازی مشترک اورانیوم امضا کرد و مذاکراتی را با قزاقستان و ترکمنستان برای ساخت خط لوله گازطبیعی ازحاشیه شرقی دریای خزر به فدراسیون روسیه پیرو دیدار رؤسای جمهور سه کشوردر تاریخ 22/ 2/ 86 در ترکمنستان و قزاقستان توافق‌نامه ساخت خط لوله مذکور را امضا کردند.

ایسنا: برخی گزارش‌ها حاکی از این است که قرار است برای ساخت پالایشگاه در سواحل دریای سیاه و بندر جیهان ترکیه سرمایه گذاری کنند، نظر شما در این باره چیست؟ همچنین گفته می‌شود ایران هم قرار است در بندر جیهان برای ذخیره سازی نفت خام سرمایه گذاری کند؟

- به‌منظور اقتصادی کردن خطوط لوله انتقال نفت‌خام که با اهداف غیراقتصادی و تحت عنوان استراتژیکی برای دور زدن مسیر صادرات از طریق فدراسیون روسیه سرمایه گذاری وساخته شده اند، اقداماتی در دست اجرا است. به‌طور نمونه خط لوله BTC قبل ازاینکه میزان تولید نفت‌خام میدان ACG جمهوری آذربایجان به تولید یک میلیون بشکه در روز برسد، طراحی و ساخته شد؛ در حال حاضر با کمبود نفت‌خام مواجه است و سهام‌داران آن سعی دارند با نفتکش‌های 12000 تنی که تعداد شش فروند ازآن‌ها در دریای خزر فعال شده‌اند، کمبود نفت‌خام خط لوله مذکور را از شرق دریای خزر جبران کنند. علاوه بر آن سرمایه‌گذاری و ساخت پالایشگاه در بندر باتومی گرجستان در دریای سیاه و بندر جیهان ترکیه نیز در دست بررسی قراردارند. همچنین قزاقستان در شبکه توزیع گاز جمهوری گرجستان سرمایه گذاری واین شبکه را بنا به برخی از گزارش ها خریداری کرده است. بنابراین قزاقستان ممکن است در جستجوی راهی برای رساندن گاز قزاقستان به گرجستان باشد. در مورد برنامه سرمایه گذاری ایران در بندر جیهان ترکیه من اطلاعی ندارم.

ایسنا: کشورهای آسیایی در بازی بزرگ انرژی چه نقشی دارند؟

- این نکته حائز اهمیت است که به‌دلیل افزایش تقاضا برای مصرف انرژی در آسیا هند، پاکستان، مالزی، چین، ژاپن، کره جنوبی وسایر کشورهای آسیایی توجه خاصی به آسیای مرکزی و حوزه دریای خزر دارند. ترکمنستان و ازبکستان نیزبا پاکستان وهند علاوه بر چین، مالزی و روسیه برای توسعه منابع نفت وگازشان مذاکره وهمکاری دارند. نکته مهم‌تراین‌که در توسعه این‌گونه همکاری‌ها موضوع اقتصادی‌بودن طرح‌ها تحت‌الشعاع موضوع امنیت تامین انرژی مورد نیاز و یا امنیت تامین تقاضا برای انرژی تولیدی قرار دارد.

ایسنا: برای صادرات نفت‌خام کاشگان چه راه‌هایی در نظر گرفته شده است؟

- قزاقستان به‌دنبال راه‌های صادراتی جدیدی برای نفت وگاز خود به‌ویژه میدان جدید و عظیم نفتی کاشگان می‌گردد، در منطقه مانگیستان(Mangystan) درغرب قزاقستان شهر بندری وکویری 12000 نفری کوریگ (Kuyrk) که ساحل آن دارای آب‌خورعمیق طبیعی است و قرار است با ساخت ترمینال نفتی برای اتصال شبکه صادرات نفت‌خام شرق به غرب دریای خزر جایگاه ویژه ای پیدا کند.

بندر کوریگ(Kuryk) در فاصله 70کیلومتر جنوب بندر نفتی فعلی قزاقستان به‌نام آکتائو(Aktau) واقع است. این بندر قرار است به‌نحوی طراحی و ساخته شود که کشتی‌های بزرگ با ظرفیت 63000 تنی در ‌آن بتوانند پهلوگیری و بارگیری کنند.

از آنجائی‌که دریای خزر در واقع یک دریاچه محصور به خشکی و بسته است وامواج و طوفان‌های خاص خود را دارد ادامه سرمایه‌گذاری در میدان نفتی کاشگان را معطل یافتن بهترین راه صادراتی نفت‌خام این میدان نفتی به بازارهای مصرف کرده است. به‌همین دلیل به‌تازگی بحث ساخت خط لوله انتقال نفت‌خام از عرض دریای خزر را نیز برخی مطرح می‌کنند.

براساس محاسبات انجام شده در سال 2019 میدان نفتی کاشگان تولید نفتی حدود روزانه بین حداقل 1.3 تا1.5 میلیون بشکه خواهد داشت.

درحال حاضربا توجه به تردیدهایی که در مورد ساخت خط لوله نفت‌خام ازعرض دریای‌خزر به‌دلیل مخالفت جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه وجود دارد، سهام‌داران میدان نفتی کاشگان روی ساخت خط لوله‌ای به‌طول حدود 700 کیلومتر از میدان نفتی کاشگان به منطقه آترائو(Atyrau) و ساخت ترمینال و بندر نفتی کوریگ(Kuryk) برای انتقال نفت‌خام ازطریق نفتکش‌های با ظرفیت 12000 تنی، 63000 تنی و یا بارژهای با حجم بالا (Barge) و استفاده ازخط لوله BTC در غرب دریای خزر تمرکز کرده اند. برخی از سهام‌داران میدان نفتی تنگیز و کاشگان علاوه بر آن مطالعه برای ساخت یک خط لوله جدید از باکو به بنادر گرجستان در دریای سیاه را نیز شروع کرده اند.

طرح فوق‌الذکر که به‌طور مقدماتی گفته می‌شود حدود سه میلیارد دلار یا بیشتر سرمایه گذاری لازم دارد در تاریخ 23 ژانویه 2007 به‌دنبال امضا یادداشت تفاهمی بین سهام‌داران کنسرسیوم کاشگان و کنسرسیوم تنگیز تعریف و پا به عرصه وجود گذاشت.

در میان شرکت‌هائی که یادداشت تفاهم مورد بحث را مورد حمایت قرار داده‌اند نام ExxonMobil، Lukarco و Chevrone (مشارکت لوک اویل روسیه و شرکت ARCO آمریکائی که متعاقبا آن‌را شرکت BP انگلیس خریداری و بنابراین مشارکت بین LOKOIL و BP محسوب است)، KMG (شرکت نفت دولتی قزاقستان) ، Agip وTotal مشاهده میشود. بنابراین می‌توان گفت که دو کنسرسیوم میدان نفتی کاشگان ومیدان نفتی تنگیز قزاقستان آمادگی حمایت و سرمایه گذاری در این پروژه گران قیمت را دارند. برخی از نمایندگان شرکت‌های مذکوردر همایش‌های بین‌المللی مختلف که به‌منظور حمایت از همین طرح در آنکارا، گرجستان، قزاقستان، پاریس، وین وغیره برگزار شده و یا می شود، این‌گونه مطرح می‌کنند که احتمالاً تا سال 2011 و یا 2012 این طرح آماده بهره برداری خواهد بود و برای جلب و جذب سرمایه گذاری‌های لازم ومرتبط با آن اهتمام لازم به‌عمل می آورند.

ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید